کاربر ارشد
19 خرداد 1398 11:06 |
|
سلام،
پیرو گفتگوی ایمیلی با جناب مهندس حجتی، فایل پیوست را برای گسترش الگو در سلسله مراتب مشخصهها تهیه کردیم.
بحث توصیفگرها را در مقدمه الگو دوباره ترجمه و بازبینی کردم که پیوست است. پیش از ترجمۀ این قسمت از الگو، یکی از یادداشتهای جناب مهندس حجتی را آوردهام.
اشکالم در درک کارکرد توصیفگرهاست. در مورد P137 ما یک اصطلاحنامه بیرونی در موزه بریتانیا داشتیم که به آن ارجاع میدادیم ولی در مورد P14 متوجه نمیشوم چطور قرار است این اتفاق بیفتد. به نظرم درج سه نقش به صورت مجزا، توسعه الگو به لحاظ مقدار است.
با احترام و سپاس فراوان
3rd_Property_Extension.docx
Qualifiers.docx
--------------------------------------------------
پاسخ جناب مهندس حجتی درباره فایل پیوست گسترش الگو به شرح زیر است:
سلام،
روش شما هم کاملا صحیح و موجز است. اما توجه دارید که با موارد P137 متناظر نیست. چو در آن موارد توصیفگر هر مشخصه از پیش معلوم است. اما اینجا دایرهای از مقادیر ممکن برای توصیفگر مد نظر باشد. دایرهای که تنها در عبارت آن منعکس است. عبارتی که فکر کنم در تجدید نظری در آن هم بد نباشد.
تفاوت این دو روش اینست که مقدار توصیفگر را بخشی از data به حساب آوریم یا بخشی از metadata.
|
|
|
|
کاربر ارشد
19 خرداد 1398 14:57 |
|
سلام،
همانطور که پیشتر هم اشاره کردم مرزی خاکستری میان data و metadata در اینجا وجود دارد. توصیفگرها در این ناحیه خاکستری هستند. اگر از آنها برای ایجاد ساختار در داده استفاده کنیم نقش metadataای بازی خواهند کرد. این همان است که در مورد نوادگان P137 اتفاق افتاده است. در اینجا با یک توصیفگر واحد metadata پایگاه شما توسعه داده شده و مشخصه تازهای مثل نوع اثر در آن خلق شده است. اما اگر این توصیفگر فقط یک مقدار نباشد و زیرگروههای (P127B) آن مقدار را هم بتوان در همان جایگاه به کار برد، آنوقت کمی وارد حوزه data میشویم. این که کدامیک از سه مقدار ممکن به عنوان توصیفگر در نظر گرفته شود یک انتخاب است که کسی باید آنرا انجام دهد. اگر طراح پایگاه این انتخاب را به وارد کننده اطلاعات واگذار کند مشخصهای مثل مورد آبی رنگ شما خلق خواهد شد. اما اگر این انتخاب توسط طراح انجام شده و در توسعه مدل پایگاه داده گنجانده شود با یک مشخصه به ازاء هز مقدار مواجه خواهیم بود.
پس به طور خلاصه تفاوت موارد P14 با این مورد P137 آنست که در اینجا یک "درجه آزادی" بیشتر داریم و آن انتخاب مقدار توصیفگر است. (البته این ربطی به ماهیت این دو مشخصه ندارد و در زیر P137 هم میتوان موارد مشابه P14 داشت و برعکس).
وجود یک اصطلاحنامه بیرونی ربطی به این ماجرا ندارد چرا که به انتخاب مقدار مشخصه کمک میکرد و نه توصیفگر آن (که اصولا نباید انتخاب نمیشد و ثابت بود).
E22 --- (P137 + [objectType qualifier]) ----> E55 (e.g. album)
E7 --- (P14 + [Project Coordinator/Manager/Director] ----> E39 (e.g Abar,Aydin)
|
|
|
|
کاربر ارشد
19 خرداد 1398 15:31 |
|
سلام،
خیلی ممنونم از توضیح شما.
متأسفانه متوجه نمیشوم. نمودارش را دوباره رسم میکنم و میفرستم، شاید کمکی کند.
با احترام و سپاس فراوان
|
|
|
|
کاربر ارشد
19 خرداد 1398 16:51 |
|
سلام،
اگر ابهامتان را هم دقیقتر بیان کنید شاید بتوانم کمک بهتری بکنم.
|
|
|
|
کاربر ارشد
20 خرداد 1398 10:01 |
|
سلام،
بله حق با شماست و خیلی سپاسگزارم از لطف شما. از دیروز دوباره با این مفهوم در چالش هستم، هر زمان توانستم سؤالاتم را مرتب و معنادار بپرسم، حتما مطرح میکنم و به شما زحمت میدهم.
با احترام و سپاس فراوان
|
|
|
|
کاربر ارشد
22 خرداد 1398 10:17 |
|
سلام،
لطفا توضیحات چند واژه زیر را ملاحظه فرمائید. آیا استفاده از معادل «توضیحگر» را برای Qualifier (در الگوی سیداک) مناسب میدانید؟
با سپاس و احترام
--------------------------------------------------------------
از کتاب: دانشنامه کتابداری و اطلاع رسانی/ پوری سلطانی، فروردین راستین. تهران: فرهنگ معاصر، 1381.
Qualifier=توضیحگر
1. در نظام نمایهسازی زنجیرهای عبارتست از یک عنوان فرعی که برای توضیح بیشتر و اخص کردن به موضوع اضافه میشود.
2. به طور عام عبارتست از واژه یا واژههایی که به سرعنوان موضوعی اضافه میشود تا آن را از اصطلاح مشابه دیگری که معنی دیگری دارد متمایز کند. مثل: شیر، شیر (لبنیات) یا عبارتست از یک صفت یا یک عنوان تشریفاتی که برای مشخص کردن معنی به لغت اضافه میشود.
3. در کامپیوتر عبارت از ساختاری است که در طول جستجو برای مشخص کردن میدان یا میدانهایی که در آنها مطلب موردنیاز باید ظاهر شود، بهکار میرود. (توصیفگر کیفی=توضیحگر؛ توضیحگر کیفی=توضیحگر)
=Quantifierتوضیحگر کمّی
نشانه یا عددی که برای نشان دادن یک توصیفگر یا موضوع از نظر کمّی در نمایهسازی به کار میرود.
=Descriptorتوصیفگر
1. یک اصطلاح ساده برای بیان موضوع. به عبارت دیگر واژهای که به عنوان موضوع انتخاب میشود.
2. واژهای که قابل تبدیل به رمز (کد) یا علائمی باشد که موضوع مدرک موردنظر را بیان میکند و به هنگام بازیابی مورد استفاده قرار میگیرد. بنابراین توصیفگر ممکن است یک سرعنوان موضوعی یا یک شماره ردهبندی باشد.
3. (فهرستنویسی و نمایهسازی) وجه تسمیهای که در مقابل یکی از دو واژۀ مشابه توصیف کند. مثل شیر و شیر (لبنیات). در این معنی بیشتر از واژۀ توضیحگر استفاده میشود. (نمودگر=توصیفگر)
|
|
|
|
کاربر ارشد
22 خرداد 1398 10:55 |
|
سلام،
ممنون میشوم برای جواب این پرسشها در صورت امکان راهنمائی بفرمائید.
با احترام و سپاس
--------------------------------------------------
1. «album» و «Abar,Aydin» مقدار مشخصه هستند و «مدیر پروژه» مقدار توصیفگر است. مقدار داشتن توصیفگر را متوجه نمیشوم.
2. فرمودید: "البته توسعههای همسو از توصیفگرهای مشترک استفاده میکنند." یعنی الآن توسعههای P14 (به همان شیوهای که شما NIKP1 تا NIKP3 را پیشنهاد فرمودید) با P137 همسو نیستند؟
3. داده و فراداده بودن توصیفگر را متوجه نمیشوم. شاید با مثال متوجه شوم.
4. فرمودید: "اما اگر این توصیفگر فقط یک مقدار نباشد و زیرگروههای (P127B) آن مقدار را هم بتوان در همان جایگاه به کار برد، آنوقت کمی وارد حوزۀ «داده» میشویم." این را هم متوجه نمیشوم. در هنگام رسم نمودار هم با این گزاره مشکل دارم.
|
|
|
|
کاربر ارشد
22 خرداد 1398 12:02 |
|
سلام،
اولا در مورد معادل پیشنهادی برای Qualifier چند نکته عرض کنم. اول آنکه واژه Qualifier اصولا در مدل نیامده است. این واژه برساخته ققنوس و مکالمات آنست. در مدل، عنوان کلی این مفهوم به شکل property of property آمده است. در مورد هر مشخصه خاص هم یک نام اختصاصی گرفته است (مثل P62.1 mode of depiction). پس اگر ترجمه مدل مد نظر است اصلا واژه qualifier در مدل ذکر نشده است. از آنجا که در نرمافزار هم همیشه عبارت فارسی به کار رفته است پس ما با واژه توصیفگر فقط در برنامه ققنوس سروکار داریم. واژه Qualifier فقط در گفتگوهای ما ظاهر میشود. من زیاد حساس نیستم که بین ما چه واژهای استفاده شود. رساندن منظور کافی است.
1- اگر بگوییم به جای آنکه بگوییم "مدیر پروژه مقدار توصیفگر است" بگوییم "مدیر پروژه توصیفگر است"، مشکل رفع میشود؟ منظور از مشکل شما با مقدار داشتن این است؟
2- در مورد توسعههای همسو باید تصریح میکردم که منظورم دو توسعه یکسان (مثلا P14) در دو پایگاه مختلف است. منظورم مقایسه میان دو مشخصه در یک پایگاه نبود.
3- منظور من از فراداده چیزی است که تغییر دادن آن بر خلاف داده، ساختار را تغییر میدهد. مثلا اگر هزاران رکورد برای اشخاص مختلف در پایگاه دادهتان اضافه کنید تغییری در ساختار ندادهاید. اما اگر تصمیم بگیرید برای همان اشخاص مشخصه تازهای (مثلا ملیت) در نظر بگیرید ساختار را تغییر دادهاید. استفاده از یک توصیفگر "ممکن است" به تغییر ساختار منجر شود در جنین صورتی در حوزه فراداده قرار خواهد گرفت. مثلا زمانی که مبنای ایجاد (توسعه) یک مشخصه قرار میگیرد چنین رفتار میکند. یعنی اگر "مدیر پروژه" را مبنای توسعه مدل قرار دهید از آن استفاده فرادادهای کردهاید. در مدل پیشنهادی شما (سطر آبی رنگ) چنین استفادهای از "مدیر پروژه" نمیشود و لذا در حوزه داده است. حسن روش شما آنست که اضافه کردن یک نقش تازه به سیستم بدون تغییر در روشها و فرمها و ... امکانپذیر است. در وضعیت فعلی پایگاه داده شما از "مدیر پروژه" به شکل داده استفاده شده است (یعنی یکی از مواردی که میتواند به عنوان توصیفگر مشخصه P14 مورد استفاده قرار گیرد).
4- فرض کنیم شما از "مدیر پروژه" به عنوان مبنایی برای تعریف یک مشخصه استفاده کرده بودید و مشخصهای با این عنوان داشتیم. حالا اگر به عنوان زیرگروه (P127) برای این "مدیر پروژه" موجودیت دیگری مثل "مدیر اجرایی پروژه" تعریف میکردیم آنوقت میتوانستیم از طریق همان مشخصه قبلی (مدیر پروژه) مدیران اجرایی پروژه را هم ثبت کنیم. برای این کار لازم مییود در زمان ورود اطلاعات با انتخاب موجودیت جدید در جایگاه توصیفگر اجرایی بودن نقش یک مدیر را تصریح کنیم. از آنجا که این تصمیم، تصمیم واردکننده اطلاعات (و نه طراح پایگاه) میبود آنرا از جنس داده به شمار میآوردیم.
موفق باشید
|
|
|
|
کاربر ارشد
22 خرداد 1398 12:59 |
|
سلام،
خیلی سپاسگزارم از لطف شما.
بله، حق با شماست. در الگو چنین مفهومی نیست، منظور من هم در الگوی مورد استفاده در ققنوس بود. چون Q را به عنوان مخفف Qualifier در متن رساله آوردهام باید در این زمینه و معادل آن توضیح دهم. من هم حساسیتی دربارۀ معادل بهکار رفته ندارم و ترجیح میدادم از همان واژۀ انگلیسی که گویاتر است استفاده کنم؛ ولی اگر مورد پرسش قرار بگیرم، باید جوابی داشته باشم. به هر حال، توصیفگر معادل بهتری برای Qualifier است و احتمالا در متون موجود رشته نمونهای برای استناد به آن وجود دارد. آن نمونه را پیدا خواهم کرد.
1. اگر به لحاظ مفاهیم توسعه الگو مشکلی نداشته باشد و با این استنباطی که نوشتم مغایرتی نداشته باشد؛ مشکل حل میشود. اینطور استنباط میکنم که در پایگاه وشنوه ما دو نوع توصیفگر مشخصه (به جز انواع دادهای و فرادادهای مورد اشاره شما) داشتیم. یعنی اینطور فکر میکنم: توسعههای P137 با توسعههای P14 متناظر نیست. چون در مورد BMP1، مقدار توصیفگر را از BM گرفتهایم ولی در مورد NIKP1 پیشنهادی شما، مقدار توصیفگر درون خود توصیفگر مستتر است. این درست است؟
2 -4. خیلی ممنونم. متوجه شدم.
با احترام و سپاس
|
|
|
|
کاربر ارشد
22 خرداد 1398 13:53 |
|
سلام،
1- تفاوت بین این دو دسته آنست که در سری P137 توصیفگر در زمان ورود اطلاعات تعیین نمیشود بلکه انتخاب آن پیشتر توسط طراح پایگاه انجام شده است. اما در P14 این انتخاب توسط طراح انجام نشده و در زمان ورود اطلاعات (از میان دایرهای از گزینهها که طراح تعیین کرده) تعیین میشود. این نشانه را دنبال کنید: هنگام تعیین نوع اثر شما فقط مقدار موجودیت را انتخاب میکنید (مثلا album)، اما هنگام تعیین کنشگر یک رخداد شما هم مقدار (مثلا Abar, Aydin) و هم نقش آن (مثلا Project Coordinator یا همان توصیفگر) را انتخاب میکنید. در مورد نوع اثر توصیفگر از پیش (توسط طراح) تعیین شده است.
تفاوتی که شما ذکر کردهاید هم بین این دو وجود دارد اما به این بحث مرتبط نیست. اگر P14 را هم از موزه بریتانیا آورده بودیم باز هم پاراگراف بالا مطرح بود.
موفق باشید.
|
|
|
|
کاربر ارشد
22 خرداد 1398 14:05 |
|
سلام،
خیلی ممنونم از توضیحات شما.
با احترام
|
|
|
|
کاربر ارشد
28 خرداد 1398 00:26 |
|
سلام،
ممنون میشوم اگر امکان دارد بفرمائید که چه شمارندههایی برای مشخصههای زیر (مورد استفاده در گسترشهای پروژه) درج کنم؟
BMP?*: E89 Propositional Object --> has subject (is subject of) --> BME4 Subject
BMP? *: E7 Activity --> used technique (is technique of) --> BME2 Technique
با احترام و سپاس فراوان
|
|
|
|
کاربر ارشد
28 خرداد 1398 11:14 |
|
سلام،
این مشخصهها مانند مشخصههای بالادست خود هستند جز اینکه نوع Range آنها تغییر کرده تا مقدار ممکن محدود شود. چرا مایلید آنها را به عنوان یک مشخصه جدید معرفی کنید. اینها میتوانند همان P129 و P32 باشند.
|
|
|
|
کاربر ارشد
28 خرداد 1398 16:21 |
|
سلام،
یعنی نباید مثل BMP1 تا BMP7 که در پروژه داشتیم و گسترشیافتۀ P137 بودند، باشند؟ من در جدول گسترشها این دو را جدا و زیرمجموعۀ P137 درنظر گرفتم.
با احترام و سپاس فراوان
|
|
|
|
کاربر ارشد
28 خرداد 1398 17:03 |
|
سلام،
بله الان مراجعه کردم و دیدم که آنها را هم در ردیف P137 آوردهاید و من به این دو دقت نکرده بودم. فکر میکنم این دو را نباید آنجا آورد. اولا به این خاطر که در دادههای این دو از توصیفگر استفاده نشده است و بنابراین هیچ تمایزی با مشخصه سطح بالای خود ندارند. دوم اینکه حتی اگر هم از توصیفگری استفاده میشد باز هم گسترش P137 نمیبود و گسترش مشخصه متناظر خود به حساب میآمد.
|
|
|
|
کاربر ارشد
28 خرداد 1398 18:17 |
|
سلام،
ممنونم از راهنمائی شما.
آنها را از فهرست مشخصهها حذف کردم. فایل پیوست، مشخصههای نهایی به زبان انگلیسی است.
با احترام و سپاس فراوان
Property_NIKProjectExtension_Final.docx
|
|
|
|
کاربر ارشد
29 خرداد 1398 10:40 |
|
سلام،
چرا این مفهوم توصیفگرها طوری است که فکر میکنم متوجه شدم ولی وقتی میخواهم نمودارشان را رسم کنم، انگار نمیتوانم دو نوع توصیفگر موجود در پایگاه داده پروژه را دستهبندی کنم؟
لطفا این لینک را ملاحظه فرمائید. ما از solution 2 در پایگاه داده پروژه استفاده کردیم؟ خط آبی رنگ منظورم نیست. آنچه شما پیشنهاد فرمودید و در حال حاضر پایگاه بر اساس آن ساختاریافته.
با احترام و سپاس فراوان
|
|
|
|
کاربر ارشد
29 خرداد 1398 11:48 |
|
سادهترین شکل ممکن نمودار را برای Role رسم کردم.
با احترام
Role_Abar.rar
|
|
|
|
کاربر ارشد
29 خرداد 1398 14:44 |
|
سلام،
اگر منظور شما P14 باشد بله ما به Solution 2 عمل کردهایم البته مدل equivalent آن. یعنی سمت راست صفحه 5.
|
|
|
|
کاربر ارشد
29 خرداد 1398 14:51 |
|
سلام،
بله منظورم P14 است. نمیدانم P14.1 in the role of را در نمودار چطور نشان بدهم؟ اینکه در رسم این نمودار از یک مشخصه، مشخصۀ دیگری مشتق شده درست نیست؟
با احترام و سپاس فراوان
|
|
|
|
کاربر ارشد
29 خرداد 1398 17:15 |
|
سلام،
بهترین شکل آنست که رابطه را همانطور که پیشتر هم آوردهاید به صورت P14+Q نمایش دهید و به شکلی معلوم کنید که Q در اینجا مثلا Project Coordinator است.
اگر ابزار این امکان را نداشته باشد حتی نمایش به صورت P14+Project Coordinator هم به اندازه کافی میتواند رسا باشد.
موفق باشید
|
|
|
|
کاربر ارشد
29 خرداد 1398 18:35 |
|
سلام،
ممنونم از راهنمائی شما. در پست ساعت 11:44 یک نمودار جدید فرستادهام. مشکلم این است که از E7 نمیشود به E21 رابطه همراه با توصیفگر را رسم کرد. یعنی باید طوری نشان داد که توصیفگر برای مشخصه است. آیا درست فکر میکنم؟
با احترام و سپاس فراوان
|
|
|
|
کاربر ارشد
31 خرداد 1398 16:18 |
|
سلام،
نمونهای برای معادل توصیفگر پیدا کردم. آقای دکتر فتاحی در صفحه 13 این مقاله از معادل توصیفگر برای Qualifier استفاده کردهاند.
با احترام و سپاس
ارسال توسط حجتی در 22 خرداد 1398 12:02
سلام،
اولا در مورد معادل پیشنهادی برای Qualifier چند نکته عرض کنم. اول آنکه واژه Qualifier اصولا در مدل نیامده است. این واژه برساخته ققنوس و مکالمات آنست. در مدل، عنوان کلی این مفهوم به شکل property of property آمده است. در مورد هر مشخصه خاص هم یک نام اختصاصی گرفته است (مثل P62.1 mode of depiction). پس اگر ترجمه مدل مد نظر است اصلا واژه qualifier در مدل ذکر نشده است. از آنجا که در نرمافزار هم همیشه عبارت فارسی به کار رفته است پس ما با واژه توصیفگر فقط در برنامه ققنوس سروکار داریم. واژه Qualifier فقط در گفتگوهای ما ظاهر میشود. من زیاد حساس نیستم که بین ما چه واژهای استفاده شود. رساندن منظور کافی است.
|
|
|
|
کاربر ارشد
01 تیر 1398 12:37 |
|
سلام،
ممنون میشوم نمودار پیوست جدید را ملاحظه فرمائید.
با احترام و سپاس فراوان
2nd_Role_Abar.rar
|
|
|
|
کاربر ارشد
01 تیر 1398 15:00 |
|
سلام،
فکر میکنم روش گمراه کنندهای است. چون القا میکند که پای دو رابطه P14 در میان است در حالی که چنین نیست.
|
|
|
|
کاربر ارشد
01 تیر 1398 15:20 |
|
سلام،
ممنونم از راهنمائی شما.
حتی اگر به جای پیکان سبز رنگ خط چین و متسطیل خط چین از «خط چین ساده (بدون نشان دادن جهت) و یک مستطیل خط چین» استفاده کنم بازهم چنین برداشتی میشود؟
فقط مطمئن نیستم شما نمودار اولیه که هفته گذشته فرستادم را ملاحظه فرموده باشید؟ دوباره با کمی تغییرات ضمیمه کردم.
با احترام و سپاس فراوان
3rd_Role_Abar.rar
|
|
|
|
کاربر ارشد
01 تیر 1398 16:35 |
|
سلام،
خیر با این تغییر هم مشکل من به جای خود باقی میماند. مشکل من وجود دو رابطه یکی به سمت راست و یکی به سمت چپ است. این نماد یعنی دو رابطه وجود دارد (در شکل اخیر بالا و پایین). در حالی که تنها از یک رابطه P14 صحبت میکنیم. این نحوه نمایش ناسازگار است.
فکر کنم وجود EX_Role در این شکل اصلا زائد است و چه بسا نادرست است. اگر هم بخواهید آنرا نشان دهید باید آنرا با P2 به Project Coordinator متصل کنید.
|
|
|
|
کاربر ارشد
01 تیر 1398 23:08 |
|
سلام،
سپاسگزارم از راهنمائیهای شما.
لطفا فایل پیوست را ملاحظه فرمائید.
در هر برگه دو نمودار گذاشتهام. تنها تفاوتشان، یادداشتی است که برای Q در بالای این حرف نوشتهام. من دومی را یعنی in role of... را بهتر متوجه میشوم، که بعد مقدار این توصیفگر در Ex-Role سازماندهی میشود.
با احترام و سپاس فراوان
پینوشت 1. من یک جملۀ شما را با بیدقتی تمام خوانده بودم، فکر میکردم فرمودید که نباید برای مشخصهای، توضیحی در قالب یک پیکان دیگر رسم کرد، چون حاصلش میشود، دو مشخصه. در حالی که منظور شما دقیقا برعکس برداشت من بود.
4th_Role_Abar.rar
|
|
|
|
کاربر ارشد
02 تیر 1398 09:53 |
|
سلام،
بله نسخه سمت راستی از نمودارهای شما بسیار هم خوب و خواناست، مادامیکه توسعه مدل مد نظر نباشد. این در واقع استفاده کاملا عادی از مشخصه P14 و توصیفگر آن است. اگر به خاطر داشته باشید گفت و گو از زمانی آغاز شد که خواستیم مشخصه جدیدی زیر P14 بیاوریم و آنرا با مشخصههای توسعه یافته زیر P137 مقایسه کردیم.
خوشبختانه ظاهرا مشکل شما با عبارت "مقدار توصیفگر" حل شده است. پس حالا میتوانیم از "عنوان توصیفگر" و "مقدار توصیفگر" صحبت کنیم. در اینجا عنوان توصیفگر "in the role of" و مقدار آن "Project Coordinator" است. اما نباید این اشتباه را بکنیم که در اطلاعات با دو چیز مختلف سر و کار داریم چرا که عنوان توصبفگر را فقط در ذهن و روی کاغذ داریم و نه در پایگاه داده. در پایگاه داده فقط مقدار توصیفگر است که واقعیت پیدا میکند. شما هم با خط چین نشان دادن عنوان توصیفگر تاکید کردهاید که عنوان با مقدار متفاوت است. یعنی بخشی از ماجرا تنها نحوه توصیف اطلاعات است
اگر "توسعهای" فکر نکنیم ماجرا را، همانطور که در شکل سمت راست شما آمده است، به شکل "مقدار توصیفگر" و "عنوان توصیفگر" میبینیم . اما اگر "توسعهای" فکر کنیم مشخصه جدیدی خواهیم داشت. این مشخصه عنوانی نیاز دارد که آنرا متمایز کند. این عنوان از همان "مقدار توصبفگر" به دست میآید و نیاز به عنوان توصیفگر را از بین میبرد (عنوانی مثل has project coordinator).
اگر مایل باشید میتوانید به توسعههای P137 هم به همین صورت نگاه کنید. یعنی به آنها "توسعهای" نگاه نکنید و فقط هر یک از آنها را یک "مقدار توصیفگر" بدانید که برای توصیفگری با عنوان "P137.1 in the taxonomic role of" آمده است. این فقط تفاوت در نحوه نگاه به ماجراست.
در ققنوس ما به جز اینها مقوله فرمهای نمایش و ورود اطلاعات هم داریم. یکی از نحوه نگاههایی که انتخاب میکنیم در این فرمهای نمایش یا ورود اطلاعات بازتاب پیدا میکند. این یک انتخاب است که شما به عنوان مدیر پایگاه انجام میدهید و به یکی از این نحوه نگاهها واقعیت میدهید (البته این تصمیم فرم به فرم گرفته میشود). یعنی اگر شما فیلدی به نام "نوع اثر" برای ورود اطلاعات آثار دارید به این خاطر است که تصمیم گرفتهاید که نگاه "توسعهای" در مورد آن داشته باشید. البته این انتخاب مزایا و معایب اجرایی هم دارد که موضوع صحبت ما نیست.
موفق باشید
|
|
|
|
کاربر ارشد
02 تیر 1398 13:01 |
|
سلام،
خیلی ممنونم از توضیحات شما. ببخشید که خیلی زحمت دادم.
لطفا فایل پیوست مربوط به BMP1 را ملاحظه فرمائید. اگر درست باشد برای سایر توسعههای P137 هم رسم کنم.
با احترام و سپاس فراوان
1st_BMP1.rar
|
|
|
|
کاربر ارشد
02 تیر 1398 13:47 |
|
سلام،
اگر این مدل را برای توضیح انتخاب میکنید بله درست است. البته فکر کنم اگر برچسب E137 بدون توصیفگر را هم حذف کنید لطمهای به نمودار شما نخواهد خورد.
فقط به یاد داشته باشید که اگر زمانی ورای امر مدل کردن صرف، پای ققنوس و پایگاه داده و ورود اطلاعات شما هم وسط بیاید، باید مدل خود را با فرمهای ورود و نمایش اطلاعات هم انطباق دهید.
موفق باشید.
|
|
|
|
کاربر ارشد
02 تیر 1398 14:00 |
|
سلام،
من در مورد پاسخ قبل کمی عجله کردم. این نمودار صحیح نیست. موقعیت BME نادرست است و اثری هم از مقدار توصیفگر نیست.
|
|
|
|
کاربر ارشد
02 تیر 1398 14:05 |
|
سلام،
بله ولی هنوز توسعۀ ساختاری که در بحث «نوع اثر» فرمودید را تکمیل نکردم. این فقط برای توضیح مفاهیم Qualifier و گسترش در ققنوس و پروژه است. آیا در نمودار Instance مقدار برای Type که نوشتم ring، درست است؟
بخش دوم فرمایش شما را متوجه نشدم. منظور همان بخشی از کار در پروژه است که من نقشی در آن نداشتم؟ منظورم تعیین محدوده فرمها و محاورههاست.
لطفا فایل پیوست را ملاحظه فرمائید. برچسب P137 را حذف کردم.
با احترام و سپاس فراوان
2nd_BMP1.rar
|
|
|
|
کاربر ارشد
02 تیر 1398 14:55 |
|
سلام،
فکر کنم آخرین پست من را ملاحظه نکردهاید.
|
|
|
|
کاربر ارشد
02 تیر 1398 15:18 |
|
سلام،
دلیلش را متوجه نشدم ولی براساس نمای تخصصی این نمودار را رسم کردم.
با احترام
3rd_BMP1.rar
|
|
|
|
کاربر ارشد
02 تیر 1398 16:34 |
|
سلام،
خیر این نادرستتر شد. مقدار مشخصه و مقدار توصیفگر با هم خلط شدهاند:
اولا BME1 اصلا با مقدار توصیفگر رابطهای ندارد بلکه به مقدار مشخصه مربوط میشود یعنی به E55 پایین سمت چپ.
دوم اینکه finger-ring مقدار توصیفگر نیست بلکه مقدار مشخصه است.
سوم رابطه finger-ring با BME1 از نوع P137 نیست بلکه از نوع P2 است.
|
|
|
|
کاربر ارشد
02 تیر 1398 17:38 |
|
سلام،
لطفا نمودار پیوست را ملاحظه فرمائید.
با سپاس فراوان و پوزش
4th_BMP1.rar
|
|
|
|
کاربر ارشد
02 تیر 1398 18:19 |
|
سلام،
بله این درست است. ترکیبی که برای توصیفگر آوردهاید برای هر بار که نوع اثری برای یک اثر ثبت میکنید به همین شکل تکرار میشود. یعنی میتوان آنرا ثابت در نظر گرفت. از همین روست که میتوان به آن ماهیت یک مشخصه تازه داد و مثلا آنرا BMP1 خواند. گویی که:
E22 (Glass finger ring) ---- BMP1 ----> E55 (finger-ring)
وقتی از مشخصه تازه BMP1 صحبت میکنیم از بخش توصبفگر در ساختار شکل شما صحبت میکنیم.
حالا میتوانید این مشخصه تازه را "BMP1" یا "has object type" یا "نوع اثر" بخوانید. یک موجودیت (از جنس E55 در جایگاه توصیفگر) زمینهساز ایجاد این مشخصه تازه شده است. میتوانید از ظرفیت شناسه آن موجودیت برای این نامگذاری استفاده کنید.
بدیهی است که برای ایجاد مشخصه جدید دیگری مثل BMP2 تنها کافی است موجودیت دیگری اختیار کنید. بقیه قصه ثابت باقی میماند.
موفق باشید
|
|
|
|
کاربر ارشد
02 تیر 1398 18:27 |
|
سلام،
خیلی ممنونم از توضیحات شما. باز هم عذرخواهی میکنم که بیدقتی کردم. برچسب P137 بدون توصیفگر را گذاشتم باقی باشد، چون اینطور بهتر متوجه میشدم.
این قسمت از فرمایش شما در پستهای پیشین را متوجه نشدم: "فقط به یاد داشته باشید که اگر زمانی ورای امر مدل کردن صرف، پای ققنوس و پایگاه داده و ورود اطلاعات شما هم وسط بیاید، باید مدل خود را با فرمهای ورود و نمایش اطلاعات هم انطباق دهید."
برای سایر توسعههای P137 هم این نمودار را رسم خواهم کرد.
با احترام و سپاس فراوان
|
|
|
|
کاربر ارشد
02 تیر 1398 18:34 |
|
سلام،
منظورم این بوده که در هنگام ورود اطلاعات لزوما ماجرا را به این شکل نمیبینیم. در آنجا عوامل دیگری از نرمافزار مثل طراحی فرم ویرایش و مخلفات آن هم هستند که برای سهولت ورود یا بازنمایی اطلاعات تصویر متفاوتی از اطلاعات به ما میدهند. ابزار و امکانات تعامل با داده فقط به درست مدل کردن آن محدود نمیشود و مقتضیات فراوان دیگری هم دارد. که البته بحث امروز ما نیست.
موفق باشید.
|
|
|
|
کاربر ارشد
02 تیر 1398 22:44 |
|
سلام،
ممنونم از توضیحات شما. نمیدانم چقدر لازم است که به این موارد در متن رساله اشاره کنم.
لطفا دو فایل پیوست را ملاحظه فرمائید. همۀ توسعههای P137 و P14 را در دو فایل مجزا آوردهام.
فقط یک سؤال: در Class Diagram مشخصۀ P137 میتوانم مقدار توصیفگر را همان E55 بگذارم و در Instance Diagram اش مقدار را بنویسم؟ برای یکدستی با نمودارهای P14 عرض میکنم که ابهامی بوجود نیاورد.
با احترام و سپاس فراوان
BMPs.rar
NIKPs.rar
|
|
|
|
کاربر ارشد
03 تیر 1398 08:52 |
|
سلام،
صد البته شما کاملا صاحب اختیار هستید. اما اگر نظر من را بپرسید اشکال بیشتر در سری P14 است و آنها هستند که باید به تناسب تغییر کنند. الان class diagram هر سه مشخصه NIK1 تا NIK3 شما عینا یکی هستند.
موفق باشید
|
|
|
|
کاربر ارشد
03 تیر 1398 09:12 |
|
سلام،
NIKPها را اصلاح کردم. فقط امیدوارم برای instance diagramهای BMP2 و BMP4 نگویند که چرا E36 شما، E36 نیست.
سؤال دوم هم اینکه اگر طبق پیشنهاد شما به جای NIKP1_ClassDiagram بنویسم «نمودار توصیف مشخصۀ NIKP1» و به جای NIKP1_ClassDiagram بنویسم «نمودار استفاده از مشخصۀ NIKP1» درست است؟
با احترام و سپاس فراوان
2nd_NIKPs.rar
|
|
|
|
کاربر ارشد
03 تیر 1398 10:42 |
|
سلام،
میتوانستید مشخصه را برای E34 تعریف کنید. اما در این حالت هم نادرست نیست. چون اگر مشخصهای را برای E36 تعریف کرده باشید به E34 هم به ارث میرسد.
موفق باشید.
|
|
|
|
کاربر ارشد
03 تیر 1398 10:50 |
|
سلام،
ممنونم از توضیح شما. بله ولی منظورم در نمونهای از E36 بود که اسم شیء (E22) را نوشتهام. میتوانم از شناسۀ E36 استفاده کنم؟
پست قبلی را ویرایش کرده بودم و یک سؤال دیگر پرسیدم، فکر میکنم ملاحظه نفرمودید.
با احترام و سپاس فراوان
|
|
|
|
کاربر ارشد
03 تیر 1398 13:45 |
|
سلام،
نه E22 که قابل استفاده نیست اما کافی است توضیحی اضافه کنید که نشان دهد منظور چه بوده است.
در مورد اسم نمودارها هم زیاد حساس نباشید. راستش را بخواهید اصولا instance diagram به نموداری که ما استفاده میکنیم گفته نمیشود و تعریف دیگری دارد. کافی است یکبار در جایی آنها را آنطور که استفاده میکنید تعریف کنید.
موفق باشید
|
|
|
|
کاربر ارشد
03 تیر 1398 15:02 |
|
سلام،
مرسی. «Inscription on an Islamic coin» و «Inscription on the foot of a bowl» را جایگزین شناسۀ شیء در نمودارهای Instance دو مشخصۀ BMP2 و BMP4 کردم.
شما لطف کرده بودید و در موضوع «نوع اثر» مفصل در این باره توضیح داده بودید، میخواستم مطابق فرمایش شما عمل کرده باشم.
بله حق با شماست و در مجموع از این عنوان استفاده نخواهم کرد بلکه باید به دنبال معادل فارسی مناسب باشم و همۀ نمودارها را نیز به فارسی در رساله درج کنم.
با احترام و سپاس فراوان
|
|
|
|
کاربر ارشد
12 تیر 1398 11:16 |
|
سلام،
1. برای اجتناب از به کار بردن "توسط" به عنوان معادل "by" در ترجمۀ مشخصهها، معادل زیر را برای P14 پیشنهاد کردم ولی در نمودار چون دامنه و برد مشخص است، فکر میکنم باید P14F را بنویسم: "انجام شد".
به نظر شما درست است؟
P14
|
-
|
-
|
را ... انجام داد (اجرا کرد)
|
E7 فعالیت
|
E39 کنشگر
|
2. آیا معادل فارسی "توصیفگر: در نقش طبقهبندیِ ..." برای "Qualifier: in the taxonomic role of" صحیح و به اندازه کافی مفهوم است؟
با احترام و سپاس فراوان
|
|
|
|
کاربر ارشد
12 تیر 1398 16:59 |
|
سلام،
1- فکر میکنم اگر در زمینه به جایی به کار رفته باشد به اندازه کافی گویا هست.
2- حقیقتا به تنهایی نه. اما پیشنهاد بهتری هم برایش ندارم. باز هم فکر میکنم باید با یک توضیح جداگانه اضافی مشکل را حل کرد.
موفق باشید
|
|
|
|
کاربر ارشد
12 تیر 1398 17:50 |
|
سلام،
ممنونم از پاسخ شما.
1. یک نمونه را پیوست کردم اما انگار چون "توسط" ندارد، کمی نامفهوم است.
2. منظورتان افزودن توضیحی به همین معادل، "روی نمودار" است؟ یا خارج از نمودار و در "متن"؟
با احترام و سپاس فراوان
P14_translation.rar
|
|
|
|
کاربر ارشد
15 تیر 1398 09:52 |
|
سلام،
1- به اندازه کافی خوب و گویا هست.
2- منظورم خارج از نمودار بود. ذهن باید معنایی را بیاموزد و آنرا با عبارتی متناظر کند. از آن به بعد مواجهه با عبارت آن معنا را دوباره در ذهن خواهد آورد.
موفق باشید.
|
|
|
|
کاربر ارشد
15 تیر 1398 10:21 |
|
سلام،
ممنونم از راهنمائی شما.
2. دنبال آن عبارت میگردم و دوباره در انجمن مینویسم.
با احترام و سپاس فراوان
|
|
|
|
کاربر ارشد
28 مرداد 1398 14:50 |
|
سلام،
برای معادل فارسی "توصیفگر: در نقش طبقهبندیِ ..." برای "Qualifier: in the taxonomic role of" پرس و جو کردم. ولی جایگزین بهتری پیدا نکردم. آیا این معادل: «در نقش طبقهبندی کنندۀ ...» بهتر نیست؟
با احترام و سپاس فراوان
|
|
|
|
کاربر ارشد
02 شهریور 1398 09:25 |
|
سلام،
چرا دست کم از نظر زبان فارسی روانتر و خواناتر است.
موفق باشید
|
|
|
|
کاربر ارشد
02 شهریور 1398 10:46 |
|
سلام،
خیلی ممنونم از نظر شما.
با احترام
|
|
|
|